گروه هنری میچد

این وبلاگ منعکس کننده نظرات و دیدگاه های گروه هنری میچد می باشد!

گروه هنری میچد

این وبلاگ منعکس کننده نظرات و دیدگاه های گروه هنری میچد می باشد!

یک جانبه نگری

تاملی بر انعکاس رویدادهای فرهنگی در سایت فارسی بی بی سی ( بخش افغانستان )

 

ابوالقاسم جاوید

 

سایت فارسی بی بی سی درکل و بخش افغانستان اش عمر چندان طولانی ندارد. از سال 2002 وقتی اولین بار با سایت فارسی بی بی سی آشنا شدم برایم شگفت انگیز بود. اولا ، تفاوت زمانی و مکانی موجب شده بود که از برنامه های شنوایی رادیو بی بی سی که از دوران کوچکی با آن مانوس بودم و الفتی داشتم ، تقریبا بریده شده بودم ؛ که انتشار مطالب و رویداد های خبری وفرهنگی افغانستان در این ویب سایت ، امکان دست رسی به مطالب روزینه افغانستان را بخوبی فراهم می آورد  واین در واقع ، رویداد بزرگی برایم شمرده می شد. در ثانی  ، با شنیدن خبر استخدام اسدالله شفایی بعنوان تهیه کننده و گوینده در رادیو بی بی سی بخش فارسی آن را به فال نیک گرفته بودم .

 

چیزی که بر اهمیت موضوع { از نظر من } می افزود ، تنوع مطالب فرهنگی و مقالات ارزشمند از نویسندگان مطرح و سرشناس و گاه ناشناخته ، در سایت  فارسی آن بود. این بنحوی غنیمتی بود برای روزنامه نگاران و نویسندگان ما  که در تمام دهه هشتاد و نود میلادی از دسترسی به رسانه های بیگانه  محروم بودند.  تقریبا یکسال واندی بخش افغانستان را می شد با بخش ایرانی آن بمقایسه گرفت و حتی در مواردی بسیار هم پربارتر و پرمحتوی تر ظهور می کرد. همین جای خوشحالی بود که در بخش افغانستان ، ویب سایت بی بی سی میتوان گذری انداخت و لحظاتی را با مطالب خواندنی اش سپری کرد.

 

 تا جاییکه من بیاد دارم ، ما افغانستانیها فقط و فقط ، گوش و چشم مان به اخبار جنگی و مطالب که از آن بوی خون بمشام می رسید ، عادت داده  بودیم . و البته اگر اهل سیاست بودی گاهی از روی ناچاری و یا نبود امکانات ، می شد که تفسیر و تفاسیر سیاسی از جنگ و تحلیل های گاه غلط انداز و بدور از واقعیت را نیز از نویسندگان خارجی که به فارسی برگردانده می شد ، گوش می سپردیم  ولی ، حتی بسیار بندرت میتوان کدام تحلیلی از صاحب نظران و یا نویسندگان افغانستانی  را می شنیدی. با همهء اینها ، سایت بی بی سی ،  زمینه آن را فراهم آورده بود که نویسندگان و صاحب نظران افغانی نیز از امکانات موجود استفاده کرده و میتوانستند بر برگ و بار بی بی سی بخش فارسی آن بیفزایند. در ضمن ، این خود ، نوع دید تازه ای برای روزنامه نگاران ما فراهم کرده بود که تا هنوز حرفه ای فکر نمی کردند. زیرا ، با نشر مطالب شان در ویب سایت بی بی سی ، دستمزد یا حق التالیف و یا حق المصاحبه دریافت می کردند . امریکه در تاریخ روزنامه نگاری عادی افغانستان ، هیچگاهی اتفاق نیفتاده بود.

 

متاسفانه بزودی خموشی در بخش افغانستان پدید آمد . حالا علت هرچه بود ، پس از یک جهش نسبتا خوب ، سایت فارسی بی بی سی ( بخش افغانستان ) از مطالب خواندنی عاری شد . بیشتر مطالب بستگی به مقتضای زمان داشت و از اهمیت مطالب فرهنگی کاسته شد و پس از گذر یک دوران کوتاه ، جنگ و مطالب که از آن بوی خرابی و بدبختی استشمام می شد ، جای مطالب فرهنگی و متنوع دیگر را گرفت و اگر هم بود ، چندان چنگی بدل نمی زد و بوی قومی و منطقه ای از آن می بارید.

  

در این گیرودار، من هم گاهی در این خوان شریک بودم . و هراز چند گاهی با دوست ارجمند شفایی ، در تماس بودم و مطالبی ارسال میکردم که چند تایش از رادیو و بعضا هم  از ویب  سایت بی بی سی نشر گردید. پس از مدت زمانی کوتاه دریافتم که در مدیریت بخش فارسی بی بی سی بخش افغانستان هم متاسفانه ، بیماری واگیر قومی و جناحی حاکم می باشد.  بهمین رو ، از زمینه نشر آثار روزنامه نگاران آزاد ما در بی بی سی کاسته شد و تنها کسانی مطالب و نوشته هایشان قابل نشر بود که یا به مذاق مدیریت جور در می آمد ،  و یا از ولایت هرات  می بود،  در غیر آن ، نوشته ها و مطالب مفید و خواندنی دیگر، از نشر باز می ماند.

 

این بیماری چنان عمق پیدا کرده که در این آواخر ، کافی است نگاهی گذرا به بخش افغانستان  بیندازیم تا دریابیم که گپ ازچه قرار است. چند روز قبل ، فرصتی دست داد و با آقای شفایی صحبتی داشتم  و در ضمن گفتگوها ، یادی کردم از ویب سایت  و بخش افغانستان  و مراتب تاسف خویش را از یک جانبه نگری و محدود شدن نشر آثار بقیه روزنامه نگاران آزاد ابراز داشتم وی ، با خنده گفت:  مثل اینکه قضیه جدی است و تقریبا همه متوجه شده اند که بخش افغانستان بخصوص فرهنگی آن  تبدیل به بخش فرهنگی یک ولایت  شده است! شفایی هم شدیدا ناراحت بود و می گفت : در این آواخر ، از داخل کسی را آوردیم که بدون ملاحظات ، صرفا حرفه ای  روی ویب سایت کار کند و بعد از گرفتن مسئولیت ، اکنون این بخش ، بسیار مضحک شده است.  میگفت: اگر این روزها بازدیدی از ویب سایت کرده باشی گزارش آقای واعظی را می بینی که با چه اختلاف تاریخی بدست نشر سپرده شده  و آنهم با چندین یادآوری من . بصورت دیگر ، حنای بعد از عید. اعتصاب یکماه پیش رخ داده و گزارشش حالا نشر میشود. بسیار مضحک است!

  

به هر صورت ، هدف از سرهم نمودن  این داستان این است که نگاهی انداخته باشم به یک جانبه نگری و محدود نمودن زمینه های نشر آثار روزنامه نگاران حرفه ای . از آن گذشته ، درک نمودن  زدو بندهای قومی ، لسانی و منطقوی در بی بی سی بخش فارسی آن که مدتی است ، تاسف بار شده است.

 

وازهمه مهمتر، درد این نیست که چرا ویب سایت بی بی سی ( بخش افغانستان ) بر روی روزنامه نگاران بسته شده است بلکه ، نگرانی این است که بی بی سی ، یک رسانه حرفه ای و بی طرف بشمار می رود و تقریبا سعی هم براین است که انعکاس مطالب و نشراتش کاملا از روی حرفه و بدور از غرض و مرض های لسانی ، قومی و... باشد ولی  در بخش افغانستان متاسفانه از آغاز تا امروز جهت دار حرکت کرده است  . بنظر می رسد که وقتی پای پول بمیان آمد ، ما افغانستانیها ، حق مسلم خویش می دانیم که زمینه های پولی را یا بدست خویش گیریم واگر نتوانستیم ، حداقل به فامیل و خویشاوندان سوق دهیم. در مورد بی بی سی هم این امر قابل تطبیق می باشد.

 

 

 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 04:07 http://www.adinehbook.com

دوست داری پولدار بشی؟ هر کلیک 80 ریال!

لالی تو پنج‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 15:18

دیوانه وقتم را ناق گرفتی اخرش هر جه خواندم هیچ چیز نبود ازی خاطر توره ده دادگاه میکشوم.

باچه آزره یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:33 http://bacheazra.blogfa.com/

دوستان عزیز سلام
همیشه دروازه را برای این میسازیم که دوستی. عزیزی .یا حتی سیالی .روزی این در را بروی آدمیزاد بگشاید.
ومن هم درhttp://bacheazra.blogfa.com/(باچه آزره) چشم براه همه نازنین های مثل شما هستم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد